English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7509 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. U مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
straw that breaks the camel's back <idiom> U مشکل پشت مشکل کمر انسان را خم میکند
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
1 and 2 are poles apart. <idiom> U ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
coresident U دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
synchronous U سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
the vanity of the world U فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
remote U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
ScanDisk U که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
figural rug [pictorial] U فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
synchronous U فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
their U خودشان
themselves U خودشان
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
among each other <adv.> U میان خودشان
inter se U میان خودشان
selves U خودشان خودمان
to mumble [away] to oneself U برای خودشان من من کردن
to mumble [away] to oneself U برای خودشان زیر لب سخن گفتن
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
cafeteria U رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند
cafeterias U رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
As the debate unfolds citizens will make up their own minds. U در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
sages U عاقل
sagely U عاقل
witan U عاقل
sanest U عاقل
sagacious U عاقل
cannier U عاقل
sane U عاقل
canniest U عاقل
saner U عاقل
sage U عاقل
canny U عاقل
sober U عاقل
wisest U عاقل
longheaded U عاقل
soberly U عاقل
wiser U عاقل
wise U عاقل
wise U عاقل عاقلانه
sophy U شخص عاقل
worldly-wise U عاقل درامورمادی
Verb.sap.. <proverb> U عاقل و اشارتى .
wisest U عاقل عاقلانه
Dont be a fool(an ass) U خر نشو ( عاقل با ش)
wiser U عاقل عاقلانه
worldly wise U عاقل درامورمادی
behave prettily U عاقل باش
longsighted U مال اندیش عاقل
furious U متعصب
fanatics U متعصب
narrow-minded U متعصب
hard shell U متعصب
dogmatist U متعصب
fanatic U متعصب
dogmatic U متعصب
rabid U متعصب
prejudiced U متعصب
bigot U متعصب
chauvinistic U متعصب
one idead U متعصب
biassed U متعصب
moralistic U متعصب
bigots U متعصب
A word is enough to the wise . <proverb> U براى عاقل یک یرف بس است .
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
true-blue U پیرو متعصب
intolerant U بی گذشت متعصب
zeal U غیور متعصب
fanatical U شخص متعصب
fanatics U شخص متعصب
hide bound U خشکیده متعصب
chessophrenetic U متعصب شطرنج
fanatic U شخص متعصب
fanaticize U متعصب کردن
bigoted U متعصب و سرسخت
nestor U پیر مردمشاور و عاقل جنگ تروا
is he a the wiser for it U ایا ازاین بابت عاقل تراست
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
bigot U ادم خرافاتی متعصب
bigots U ادم خرافاتی متعصب
ultra U خیلی متعصب مافوق
partizan U حامی پیرو متعصب
chauvinist U میهن پرست متعصب
partisan U حامی پیرو متعصب
partisans U حامی پیرو متعصب
religionist U پیرو متعصب دین
A wise man avoids edged tools. <proverb> U آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
macrocosm U دنیا
universe U دنیا
worlds U دنیا
vale U دنیا
vales U دنیا
macrocosms U دنیا
world U دنیا
Why should the wise man do that which he will rue?. <proverb> U چرا عاقل کند کارى که باز آرد پشیمانى؟.
vigilantes U پارتیزان یا متعصب سیاسی یامذهبی
zealots U ادم متعصب یاهواخواه مجاهد
bluenose U ادم متعصب وسخت گیر
vigilante U پارتیزان یا متعصب سیاسی یامذهبی
zealot U ادم متعصب یاهواخواه مجاهد
illiberal U متعصب مخالف اصول ازادی
assured U مطمئن
confident U مطمئن
trustful U مطمئن
in the bag <idiom> U مطمئن
full hearted U مطمئن
safe U مطمئن
safest U مطمئن
safer U مطمئن
surest U مطمئن
safes U مطمئن
sure U مطمئن
surer U مطمئن
wiser U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
A ston ethrown by a fool into a well , cannot be f. <proverb> U سنگى را دیوانه اى در چاه بیاندازد صد عاقل نمى توانند در آورند .
wisest U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
ascetics U تارک دنیا
mammonist U دنیا دار
tactfully U دنیا دار
tactful U دنیا دار
ascetic U تارک دنیا
wordly minded U دنیا پرست
hermitess U زن تارک دنیا
the whole world U تمام دنیا
wordly minded U دنیا دار
oceans of money U یک دنیا پول
worldliness U دنیا پرستی
mammonist U دنیا پرست
Thanks a mI'llion. U یک دنیا متشکرم
all over the world U در تمامی دنیا
pelf U مال دنیا
pelf U جیفه دنیا
monk U تارک دنیا
monks U تارک دنیا
secularization U دنیا پرستی
nun U زن تارک دنیا
nuns U زن تارک دنیا
secularity U دنیا پرستی
Tons (bags) of money. U یک دنیا پول
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
safe life U عمر مطمئن
to feel secure U مطمئن بودن
over confident U زیاد مطمئن
self confident U مطمئن بخود
to feel secure U مطمئن شدن
certifying U مطمئن کردن
I am sure that ... U من مطمئن هستم که ...
secure of victory U مطمئن به پیروزی
trusted U مطمئن بودن
trust U مطمئن بودن
trusts U مطمئن بودن
certifies U مطمئن کردن
certify U مطمئن کردن
self-confident U مطمئن به خود
safe working load U بارکاری مطمئن
ensures U مطمئن ساختن
secures U مطمئن استوار
secure U مطمئن استوار
insurance U ذخیره مطمئن
supersub U ذخیره مطمئن
insurance U امتیاز مطمئن
ensure U مطمئن ساختن
insecure U غیر مطمئن
ensuring U مطمئن ساختن
ensured U مطمئن ساختن
nail down <idiom> U مطمئن بودن
insuring U مطمئن ساختن
assuror U مطمئن سازنده
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2Some of my translations are missing !
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1 Keynote address
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
2تعریف فونتیک چیست؟
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1A program is the ordered set of instructions to solve a particular problem.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com